سرخپوست و چهارسو بی حرف اضافه
رفتيم سينما چارسو، تماشاي سرخپوست .
چرا سرخپوست ؟
چون عاشق فيلمهايي ام كه لوكيشن زندان دارن .
چرا تو سينما ؟
چون اينقدر كه تا حالا فيلم ديدم حداقل به اين درد ميخوره كه از عكسش هم بفهمم كه بايد حتما تو سينما ديد يا اصلا مهم نيست كه تو خونه ببينيش .
چرا پرديس چارسو :
چون هم سالن و تصوير و صداي درست داره و هم فودكورت و تراس خوب .
اما درباره فيلم .
هيچي نميتونم بگم و از همين كه هيچي نميتونم بگم ميتونين بفهمين خيلي فيلم خوبي بوده .
فيلمي كه احتياج به حرف زدن و نقد و توضيح داشته باشه ، در اغلب موارد فيلم نيست . يعني فيلم خوبي نيست. چون نتونسته با دلتون ارتباط كامل برقرار كنه مجبورين از راه مغز سعي كنين دوستش داشته باشيد.
سرخپوست خوشبختانه هيچ حرفي و توضيحي لازم نداره چون نه قراره كه مثلا آموزنده و پندآميز و واقعيت هاي جامعه و ... باشه ، نه قراره كه يك بيانيه سياسي - اجتماعي باشه ، نه قراره از اون فيلمهايي باشه كه وقتي ميبين بگين عه منظورش فلاني بودها .
فقط به عنوان يك نمونه ي درست و حسابي از يك فيلم سينمايي بالاتر از استانداردهاي سينماي ايران ، يك داستان درست و حسابي و سر و ته دار داره با فيلمبرداري و موسيقي و تدوين و بازي هاي همگي به اندازه . همين . پول بليت كه دادم نشون جونشون .