دو نکته مهم درداستان نویسی
رويارويي conflict
رويارويي در قصه و نمايشنامه و فيلم به تضاد و درگيري دو نيرو يا دو شخصيت اطلاق ميشود . رويارويي ممكن است در درون يك شخصيت جريان داشته باشد ، مثل تضاد دروني مكبث كه از يك سو براي دانكن حرمت قائل است و از سوي ديگر آرزوي كشتن او را در دل ميپروراند ؛يا ميان يك شخصيت و جامعه ، مثل قهرمان بوف كور هدايت ؛يا ميان دو شخصيت كه يكي ميخواهد ارادهي خود را بر ديگري تحميل كند . اين نوع رويارويي عامترين و ساده ترين نوع رويارويي است . مثل رويارويي ميان رستم و اسفنديار
پالايش يا كاتارسيس catarsis
در بوطيقاي ارسطو ،پالايش به تصفيهي عواطفي مثل ترحم و ترس اطلاق ميشود ؛ اين عواطف را اكسيونهاي قهرمان تراژيك در انسان بر انگيختهاند . از همان زمان ارسطو ،در مورد پالايش اختلاف نظرهاي بسياري بوده است . در بوطيقاي ارسطو ، فقط يك جمله در بارهي پالايش ديده مي شود : تراژدي از طريق ترحم و ترس باعث تصفيهي اينگونه عواطف ميشود . پالايش در روانشناسي و روانكاوي نيز كاربرد دارد براي درمان ترس ، مشكلات و عقدههاي رواني ، آنها را از ناخوداگاهي به خودآگاهي ميآورند